قال علي عليه السلام : من مات قامت قيامه
آنگاه كه انسان بميرد قيامت او بر پا مي شود
علي عليه السلام مي فرمايد : هر وقت انساني از اين دنيا برود ، وارد قيامت خواهد شد . حال بايد دانست كه منظور از اين جمله نوراني اميرالمومنين عليه السلام چيست ؟ اجمالا بايد گفت كه قيامت صغري و كوچك منظور است و اما تفصيل آن عبارت است از اينكه انسان چهار مرحله را مشاهده مي كند :
1- حيات دنيايي كه عالم ماده و جسم است .
2- عالم مثال و برزخ كه چه بسا از عالم ماده قويتر و لطيفتر است ، كه اين عالم را قيامت صغري و كوچك معرفي مي كنند .
3- عالم نفس كه به قيامت كبري معروف است .
4- عالم صفات و اسماء الهيه كه بالاتر از عالم نفس و قيامت است .
حال انسان اين نردبان رشد و تكامل را بايد از دنيا آغاز كند ، يعني چند صباحي در دنيا زندگي مي كند و پس از امتحانات و آزمايشات الهي كه انجام ميگيرد، مرگ او فراميرسد و به عالم بالاتر يعني عالم برزخ منتقل مي شود و در آن حيات برزخي ، آمادگي پيدا مي كند ، براي ورود در عالم قيامت كبري ، در حيات برزخي كه همان قيامت صغري و كوچك انسان است ، چه بسا انسانهايي كه در دنيا ، خويشتن خويش را صيقل نداده اند و خود را تزكيه نكرده اند ، كفاره اين كج انديشيها و كم كاري ها را بايد با چشيدن عذابهاي برزخي بپردازند ، تا آمادگي كامل پيدا كنند كه به محض دميده شدن در صور اسرافيل ، پاك و مصفي وارد قيامت كبري و روز محشر شوند . باز در همين حيات برزخي ، حال چند هزار و يا چند ميليون سال طول خواهد كشيد ، بسياري از انسانها ، با آن همه عذابهايي را كه تحمل كرده اند ، پاك و منزه نخواهند شد و بايد در جهنم وارد شوند و بعد از مدتي كه عذابهاي دردناك واليم قيامت را چشيده اند ، وارد بهشت گردند، و عده كثيري هم براي هميشه در جهنم مخلدند و باقي خواهند ماند و سپس انسانها با پشت سر گذاردن عالم دنيا و قيامت صغري يعني برزخ ، و قيامت كبري يعني نفس ، به عالم اسماء و صفات الهي پا مي گذارند كه نهايت تكامل انسان به اين عالم و مقام نوراني منتهي مي شود . توضيح بيشتر اينكه انسان داراي طبيعتي است مادي كه بسيار ملموس و محسوس است و داراي محدوديت خاصي است و رشد و سيطره وجودي آن محدود است مثلا از بعد وزن و حجم و حواس پنجگانه بشري ، حد يقف دارد و قابل رشد و گسترش بالائي نيست . حال از اين عالم طبيعت انسان كمي بالاتر بيائيم ، مي بينيم انسان داراي قواي باطني و دروني است ، اينكه انسان فكر مي كند، مطالبي را حفظ و در ذهن خويش نگه مي دارد و داراي قوه خيال و وهم است ، و انسان در حيطه اين قوه الهي ، كارهاي بسيار عجيبي را انجام مي دهد ، مثلا در ذهن خود حركتهاي ستارگان و سيارات را تصور مي كند و يا به درياها ، كوهها و دشتها ميانديشد و يا در يك لحظه ، كل تاريخ زندگي خود را در نوار ذهن خويش تماشا و مرور مي كند و يا در يك چشم بهم زدن ، جهان مادي را دور مي زند . اين بعد معنوي انسان بسيار گستردهتر از بعد طبيعي و جسمي انسان است كه آن را مثال متصل مي نامند ، چون با انسان همراه و متصل است . حال همين نيرو اگر از انسان به طور موقت جدا شود آنرا مثال منفصل مي گويند ، چون جداي از انسان است . نام ديگر مثال را مي شود برزخ ناميد ، لذا برزخ متصل و برزخ منفصل خواهيم داشت .عالم خواب را ، برزخ منفصل معرفي مي كنند كه روح انسان ، به طور موقت از بدن فاصله مي گيرد ، درعين حال سيطره ضعيفي بر بدن دارد . انسان در عالم خواب ، بسيار قويتر از عالم مثال و برزخ متصل ، عمل مي كند . چرا كه گستردگي او در عالم خواب نسبت به عالم بيداري كه از ذهن و قوه مخيله و وهميه خود استفاده مي كند ، قويتر خواهد بود .
لذتها و شاديها ، غمها و شدائد ، حركتها و تنوعهاي زندگي ، قابل قياس با حالت بيداري انسان نيست ، لذا عالم مثال متصل و منفصل ، نمونه كوچكي است از عالم بالاتر كه عالم برزخ و قيامت صغري است و همين طور عالم برزخ نمونه اي است از قيامت كبري و هكذا عالم قيامت نمونه اي از عالم اسماء و صفات كماليه الهيه خواهد بود .
:: موضوعات مرتبط:
مرگ و اينده بشر بعد از ان واخرت واتفاقات ان ,
,
:: برچسبها:
برزخ يا قيامت صغري و عوالم چهار گانه حيات ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2